کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدیمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قدیمة
لغتنامه دهخدا
قدیمة. [ ق َ م َ ] (ع ص ) مؤنث قدیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قدیم شود. ج ، قدائم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
قدیمه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: قدیمَة، مؤنثِ قدیم، جمع: قدیمات و قدائِم] qadime = قدیم
-
تحفة قديمة
دیکشنری عربی به فارسی
کهنه , عتيقه , باستاني
-
جستوجو در متن
-
عتیقه
دیکشنری فارسی به عربی
اثر , تحفة , تحفة قديمة
-
طلبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طلبَة، جمعِ طالب] talabe ۱. = طالب۲. دانشجوی علوم قدیمه.
-
باستانی
دیکشنری فارسی به عربی
اثر , تحفة قديمة , رمادي , قديم , کلاسيکي ، أَثَر (قَدِيم)
-
یواینوس
لغتنامه دهخدا
یواینوس . [ ی َ ی َ ] (اِخ ) نام حکیمی از مفسرین کتب قدیمه . (ابن الندیم ).
-
مهریگرد
لغتنامه دهخدا
مهریگرد. [ ] (اِخ ) از قرای قدیمه ٔ کرمان در حدود فعلی بم نزدیک قریه ٔ آب باریک .
-
طلاب
فرهنگ فارسی معین
(طُ لّ) [ ع . ] (اِ.) جِ طالب . 1 - خواهندگان . 2 - محصلان علوم قدیمه .
-
چاربرج آباد
لغتنامه دهخدا
چاربرج آباد. [ ب ُ ] (اِخ ) از قنوات قدیمه ٔ قم بوده و حالا خراب است . (مرآت البلدان ج 1).
-
لاکاش
لغتنامه دهخدا
لاکاش . (اِخ ) نام شهری از سومر در عهود قدیمه (حدود سه هزار سال ق .م .) (ایران باستان ج 1 ص 115).
-
ارکوبریقه
لغتنامه دهخدا
ارکوبریقه . [ اَ ق َ ] (اِخ ) شاید همان مدینه ٔ ایبریه ٔ قدیمه (اسپانیا) باشد. (حلل السندسیه ج 2 ص 86).
-
اروس
لغتنامه دهخدا
اروس . [ اِ رُس ْ ] (اِخ ) در اساطیر قدیمه ٔ یونان نام خداوند عشق است . لاطینیان آنرا کوپیدون میگفتند. رجوع به کوپیدون شود.