کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قديم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
در قدیم
فرهنگ واژههای سره
پیشتر ها
-
قدیم الایام
فرهنگ واژههای سره
پیشترها
-
غرادیسقه ٔ قدیم
لغتنامه دهخدا
غرادیسقه ٔ قدیم . [ غْرا / غ ِ ق َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی از گرادیسکا.
-
تاریخ قدیم
لغتنامه دهخدا
تاریخ قدیم . [ خ ِ ق َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درباره ٔ ادواری از ازمنه ٔ بسیار قدیم بحث می کند. تاریخ قدیم به انقراض امپراطوری روم غربی بسال 476 م . و بعقیده ٔ برخی دیگر بمرگ «تئودوسیوس » بسال 395 م . خاتمه می یابد. || تاریخ فرس قدیم ، تاریخ یزدگرد...
-
طاهرآباد قدیم
لغتنامه دهخدا
طاهرآباد قدیم .[ هَِ دِ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه نو بخش کلات شهرستان درگز. در 17هزارگزی خاور کبودگنبد. دامنه و معتدل . با 190 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آنجا غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه آن مالرو است . (از فرهن...
-
کار قدیم
لغتنامه دهخدا
کار قدیم . [ رِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کار کهن . امر دیرینه . || کار بی قدر و مبتذل و بی رتبه : چنان زد ز زر گران قدر سیم که شد یاره ٔ زهره کار قدیم .ظهوری (از آنندراج ).
-
مرگن قدیم
لغتنامه دهخدا
مرگن قدیم . [ م َ گ َ ن ِ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره قویون بخش حومه ٔشهرستان ماکو، واقع در 46هزارگزی جنوب شرقی ماکو و500گزی شمال شرقی راه شوسه ٔ خوی به ماکوبا 200 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه است . در این ده پاسگاه ژاندارمری وجود دارد. (از ...
-
منجاب قدیم
لغتنامه دهخدا
منجاب قدیم . [ م َ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دودانگه است که در بخش هوراند شهرستان اهر واقع است و 305 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
اخفش قدیم
لغتنامه دهخدا
اخفش قدیم . [ اَ ف َ ش ِ ق َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن عمران بن سلامة و روضات الجنات ص 54 و 55 شود.
-
اصفهانی قدیم
لغتنامه دهخدا
اصفهانی قدیم . [ اِ ف َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن علی اصفهانی شود.
-
خانقاه قدیم
لغتنامه دهخدا
خانقاه قدیم . [ ن َ/ ن ِ هَِ ق َ ] (اِخ ) این خانقاه را نورالدین محمودبن زنگی بسنه ٔ 534 هَ . ق . بحلب زیر قلعه و متصل به عدلیه بنا کرد ولی بعدها خراب شد و داخل بیمارستان وطنی گردید. (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 144).
-
خردادماه قدیم
لغتنامه دهخدا
خردادماه قدیم . [ خ ُ هَِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از ماههای پائیز بوده است ، اول آن تقریباً با سوم آبانماه جلالی و نوزدهم اکتبر فرانسوی تطبیق می کرده است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خوارزمشاهیان قدیم
لغتنامه دهخدا
خوارزمشاهیان قدیم . [ خوا / خا رَ ن ِ ق َ ] (اِخ )نام فرمانروایان شهر کات . رجوع به مأمونیان شود.
-
عصر قديم
دیکشنری عربی به فارسی
عهد عتيق , روزگار باستان , قدمت
-
قدیم الایام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qadimol'ayyām روزگار پیشین؛ دیرباز.