کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قدن
لغتنامه دهخدا
قدن . [ ق َ ] (ع مص ) بسند آمدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کفایة و حسب . (المنجد). || (ص ) بسند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
غدن
لغتنامه دهخدا
غدن . [ غ َ دَ ] (ع اِمص ، اِ) نیکی و نرمی و نازکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). النَعمة و اللین . غُدنة. (اقرب الموارد). || سستی . (منتهی الارب ). سستی و فترت ، چنانکه گویند: و لم تصبه نعسة علی غدن . (از اقرب الموارد). || سستی زمان میان دو پیغمبر. ||...
-
غدن
لغتنامه دهخدا
غدن . [ غ ُ ] (اِخ ) (بنو...) رجوع به بنوغدن شود.
-
جستوجو در متن
-
بسند آمدن
لغتنامه دهخدا
بسند آمدن . [ ب َ س َ م َ دَ ] (مص مرکب ) راضی بودن . (ناظم الاطباء): قدن ؛ بسند آمدن چیزی . (منتهی الارب ). احساب . (تاج المصادر بیهقی ). || کفایت نمودن . (ناظم الاطباء): و گفت این را به بلخان کوه فرست ترا پنجاه هزار سوار مدد آید، گفت اگر بسندنیاید،...