کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قدما
/qodamā/
معنی
= قدیم
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
پیشینیان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قدما
فرهنگ واژههای سره
پیشینیان
-
قدما
فرهنگ فارسی معین
(قُ دَ) [ ع . قدماء ] جِ قدیم .
-
قدما
لغتنامه دهخدا
قدما. [ ق ُ دَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قدیم . (منتهی الارب ). قدماء : بنمود مرا راه علوم قدما پاک و آنگاه از آن برتر بنمودم و بهتر. ناصرخسرو.رجوع به قدیم شود.
-
قدما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قدماء، جمعِ قدیم] qodamā = قدیم
-
واژههای مشابه
-
قدیم قُدما
فرهنگ گنجواژه
گذشته ها.
-
جستوجو در متن
-
ارضین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اَرض] [قدیمی] 'arazin در باور قدما، هفت طبقۀ زمین.
-
قدماء
لغتنامه دهخدا
قدماء. [ ق ُ دَ ] (ع ص ، اِ) قدما.
-
postmodern art
هنر پسانوگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که ضمن احترام به تمام دستاوردهایی که قدما برای ما به ارمغان آوردهاند، با نگاهی نو هنر جدید را خلق میکند
-
کله سر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kallesar کلمهای که از حروف اول پنج کلمۀ کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا که در نزد قدما از علوم سرّی بود، ساخته شده.
-
تابعه
فرهنگ فارسی معین
(بِ عِ) [ ع . ] (اِفا.) به باور قدما جن یا پری که همزاد انسان باشد.
-
ریمیا
فرهنگ فارسی معین
[ معر. ] (اِ.) یکی از علوم خفیه و از علوم خمسة محتجبه قدما است ؛ علم شعبده .
-
آتلانتید
لغتنامه دهخدا
آتلانتید. (اِخ ) در اساطیر قدما نام برّی واقع در محلی که اکنون دریای آتلانتیک واقع است .
-
ثوابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ثابِتَة، مقابلِ سیارات] (نجوم) savābet ستارههایی که قدما آنها را ثابت میپنداشتند ولی با چشم مسلح میتوان حرکت آنها را دید.