کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدر و منزلت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قدر دانی
دیکشنری فارسی به عربی
امتنان
-
قدر وقیمت
دیکشنری فارسی به عربی
قوام
-
هم قَدَر
لهجه و گویش تهرانی
هم شان
-
photovisual magnitude
قدر چشمنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدری که به کمک ابزاری اندازهگیری میشود که حساسیت آن با چشم انسان یکسان است
-
magnitude at opposition
قدر در مقابله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر یکی از اجرام منظومۀ شمسی در هنگام مقابله (opposition)
-
apparent bolometric magnitude
قدر ظاهری تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← قدر تام
-
apparent bolometric magnitude
قدر ظاهری تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← قدر تام
-
absolute value
قدر مطلق 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فاصلۀ یک عدد حقیقی یا مختلط از صفر
-
absolute bolometric magnitude
قدر مطلق تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر تام ستاره در فاصلۀ ده پارسِکی
-
maximum modulus principle
اصل بیشینۀ قدر مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] اصلی که براساس آن قدر مطلق تابع تحلیلی بر یک حوزه نمیتواند به مقدار بیشینۀ خود در آن حوزه برسد
-
هر قدر هم
دیکشنری فارسی به عربی
علي اية حال
-
قدر چیزی را دانستن
دیکشنری فارسی به عربی
قدر
-
به قدر توانم
دیکشنری فارسی به عربی
بقدر ما أستطيع
-
به قدر وسعم
دیکشنری فارسی به عربی
بقدر ما أستطيع
-
به قدر استطاعتم
دیکشنری فارسی به عربی
بقدر ما أستطيع