کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدرت آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قدرت طلب
فرهنگ واژههای سره
فزون خواه، جاه پرست
-
موازنه قدرت
فرهنگ واژههای سره
برابری نیروها
-
power structure
ساختار قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] نحوۀ توزیع مدیریت و قدرت تصمیمگیری عمومی در میان اشخاص و نهادها و سازمانهای دولتی در یک جامعۀ سیاسی ـ اجتماعی معین
-
delegation of power
تفویض قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری اختیار از یک نهاد حکومتی به نهاد حکومتی دیگر یا مقام یا سازمانی معین
-
قدر قدرت
فرهنگ فارسی معین
(قَ دَ . قُ رَ) [ ازع . ] (ص مر.) آن که قدرتش برابر قدرت قضا و قدر است . (برای شاهان آورده می شود).
-
قدرت حلوا
لغتنامه دهخدا
قدرت حلوا. [ ق ُ رَ ح َ ] (اِ مرکب ) مراد از من ّ که بر بنی اسرائیل نازل شده بود. (آنندراج ).
-
قدرت طلب
فرهنگ فارسی عمید
[عربی. فارسی] qodrattalab آنکه خواستار قدرت است؛ سلطهجو؛ خواهان قدرت.
-
قدرت طلبی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qodrattalabi طالب قدرت بودن؛ سلطهجویی.
-
قدرت نمایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qodratna(o,e)māyi نشان دادن نیرو و توانایی خود.
-
قدرت دید
دیکشنری فارسی به عربی
بصر
-
قدرت پروردگار
دیکشنری فارسی به عربی
سماء
-
قدرت داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
يستطيع
-
قدرت استماع
دیکشنری فارسی به عربی
اختبار
-
قدرت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
شجع
-
قدرت جذب
دیکشنری فارسی به عربی
قابلية المص