کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کتاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] ‹ کتار، کتاله› [قدیمی] katāre =قداره
-
کتاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] [قدیمی] katāle =قداره
-
غداره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] qaddāre =قداره
-
broadswords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
broadswords، قداره
-
غداره بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [سنسکریت. فارسی] [قدیمی] qad[d]āreband =قدارهبند
-
شوشکه بند/کش
لهجه و گویش تهرانی
قداره کش
-
حسام
واژگان مترادف و متضاد
تیغ، سیف، شمشیر، قداره
-
sword
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمشیر، تیغ، قداره، عدالت
-
swords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمشیر، تیغ، قداره، عدالت
-
broadsword
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلمه عبور، قداره
-
شوشکه
لهجه و گویش تهرانی
شمشیر راست ،قداره
-
کتاره بند
لغتنامه دهخدا
کتاره بند. [ ک َ رَ / رِ ب َ ] (نف مرکب ) قداره بند. قمه بند. رجوع به قداره بند شود.
-
جمدر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جمندر، جنبیه› [قدیمی] jamdar سلاحی شبیه شمشیر؛ کتاره؛ قداره.
-
bolo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بولو، شمشیر، چاقوی بلند یک لبه، قداره
-
sabers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سابیر، شمشیر، شمشیر بلند نظامی، قداره