کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قتمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قتمة
لغتنامه دهخدا
قتمة. [ ق َ ت َ م َ ] (ع اِ) بوی بد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
قتمة
لغتنامه دهخدا
قتمة. [ ق ُ م َ ] (ع اِ) نوعی از رنگهای خاکستری . || گیاهی است بدمزه و بدبوی . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
غتمة
لغتنامه دهخدا
غتمة. [ غ ُ م َ ] (ع اِمص ) عجمیت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن پیدا نتوان گفتن . فصاحت نداشتن . (ناظم الاطباء). عجمت در سخن : تقول فی منطقه غتمة. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
اقتمام
لغتنامه دهخدا
اقتمام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سیاه فام شدن . سیاه رنگ شدن و قتمه گون گردیدن . || خاکسترگون شدن . (منتهی الارب ). || بلب خوردن گوسپند گیاه را. || خوردن هرچه بر خوان باشد. || مروسیدن بیمار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مزاولت چیزی کردن...
-
بل
لغتنامه دهخدا
بل . [ ب َ ] (ع حرف ) حرف اضراب است و هرگاه پیش از جمله ای بیاید حرف ابتداء باشد و مفهوم آن باطل کردن معنی ماقبل خود است چون «أم یقولون به جنة، بل جأهم بالحق » (قرآن 70/23) که در این آیه گفته ٔ «به جنة» باطل ، و نقیض آن مقرر شده است . و یا به معنی ...
-
جارة
لغتنامه دهخدا
جارة. [ جارْ رَ ] (ع ص ، اِ) جردهنده . کسره دهنده . || راه بسوی آب . || شتری که به مهار کشیده شود. فاعلةبمعنی مفعولة مثل راضیة و دافق بمعنی مرضیة و مدفوق . و فی الحدیث : لا صدقةَ فی الابل الجارة و هی رکائب القوم لان الصدقة فی السوائم . (منتهی الارب )...