کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قتل الاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قتل نفس
دیکشنری فارسی به عربی
قتل غير متعمد
-
assassinate
به قتل رساندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشتن شخصیتها برای رسیدن به مقاصد سیاسی متـ . ترور کردن
-
قتل شبه عمد
لغتنامه دهخدا
قتل شبه عمد. [ ق َ ل ِ ش ِ هَِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چون آنکه کسی را برای آنکه ادب شود کتک زنند و شخص مضروب بمیرد. چنین قتلی موجب قصاص نمیشود، بلکه دیه واجب میگردد. (شرایعالاسلام محقق ثانی فصل دیات ).
-
قتل و غارت
لغتنامه دهخدا
قتل و غارت . [ق َ ل ُ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کشتار و چپاول .
-
قتل بالصدمة الکهربائية
دیکشنری عربی به فارسی
کشتن يا مرگ دراثر برق
-
قتل غير متعمد
دیکشنری عربی به فارسی
ادمکشي , قتل نفس
-
قتل عام کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مذبحة
-
قتل و رحلت
فرهنگ گنجواژه
تعطیلات و مراسم مذهبی.
-
قتل و عام
فرهنگ گنجواژه
قتل عام.
-
قتل و غارت
فرهنگ گنجواژه
کشتار، حمله وحشیانه.
-
قتل و کشتار
فرهنگ گنجواژه
کشتار.
-
جرح و قتل
فرهنگ گنجواژه
زد و خورد و کشت و کشتار.
-
زجر و قتل
فرهنگ گنجواژه
جنایت.
-
مستلزم بریدن سر یا قتل
دیکشنری فارسی به عربی
راسمال
-
جستوجو در متن
-
برادرکشی
دیکشنری فارسی به عربی
قتل الاخ