کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قتقو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قتقو
لغتنامه دهخدا
قتقو. [ ق ُ ت ُ ] (اِخ ) قنقو. قیقو. قوتوقو.وی از امیران لشکر چنگیزخان بود. چنگیزخان قوتوقو نویان (شیکی قوتوقو) را با چند امیر دیگر با سی هزار مرد به محافظت راه غزنین و غرجستان و زابل و کابل بدان حدود فرستاده بود تا آن نواحی را به قدر امکان مسخر کنند...
-
قتقو
واژهنامه آزاد
نوعی غذای محلی بسیار خوشمزه که در استان یزد بیشتر طبخ میشود این غذا از ادویه و چند تخم مرغ تهیه شده که بصورت بسیار ساده و سریع درست شده وبیشتر برای افراد کارگر که در مزارع کار می کردند پخت می شده
-
واژههای همآوا
-
قطقو
لغتنامه دهخدا
قطقو. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت واقع در یکهزارگزی جنوب ساردوئیه و جنوب راه فرعی راین به ساردوئیه . سکنه ٔ آن 20 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).