کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قتة
لغتنامه دهخدا
قتة. [ ق َت ْ ت َ ] (ع اِ) یک اسپست . (منتهی الارب ). رجوع به قت شود.
-
واژههای مشابه
-
قُتَّه
لهجه و گویش بختیاری
qotta لُمبر، گوشت سُرین.
-
واژههای همآوا
-
غطط
لغتنامه دهخدا
غطط. [ غ َ طَطْ ] (اِخ )رستاقی است به کوفه که به شانیا چسبیده است و در سیب اعلی نزدیکی سورا قرار دارد. (از معجم البلدان ).
-
قطة
لغتنامه دهخدا
قطة. [ ق ِطْ طَ ] (ع اِ) گربه ٔ ماده . (اقرب الموارد)(منتهی الارب ). || پاره ای از خربوزه و جز آن . گویی : هات ِ قِطَّةً من البیطخ . (اقرب الموارد).
-
قطط
لغتنامه دهخدا
قطط. [ ق َ طَ ] (ع ص ) شَعرقطط؛ موی کوتاه سخت مرغول ، یا عام است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): رجل قططالشعر؛ مرد مرغول و برپیچان موی . (منتهی الارب ). ج ، قططون . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || موی زنگی . (اقرب الموارد).
-
قطط
لغتنامه دهخدا
قطط. [ ق َ طَ ] (ع مص ) مرغول و پیچان گردیدن موی . قَطاطة.(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قطاطة شود.