کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قبراق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قبراق
/qebrāq/
معنی
۱. چابک؛ چستوچالاک.
۲. [مجاز] سرحال.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تندرست، چالاک، چست، سالم، سرحال، فرز ≠ بیمار، مریض
دیکشنری
a
-
جستوجوی دقیق
-
قبراق
واژگان مترادف و متضاد
تندرست، چالاک، چست، سالم، سرحال، فرز ≠ بیمار، مریض
-
قبراق
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ تر. ] (ص .) چابک ، چست .
-
قبراق
لغتنامه دهخدا
قبراق . [ ق ِ ] (ص ) چست و چالاک . و چون لفظ عربی و ترکی نیست باید با غین نوشته شود. (فرهنگ نظام ).
-
قبراق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] qebrāq ۱. چابک؛ چستوچالاک.۲. [مجاز] سرحال.
-
قبراق
لهجه و گویش گنابادی
ghebragh در گویش گنابادی یعنی سرحال ، خوشحال ، شاد ، سرکیف
-
قبراق
لهجه و گویش تهرانی
زرنگ، قوی و چابک
-
قبراق
واژهنامه آزاد
چالاک، سرحال
-
واژههای همآوا
-
غبراغ
لغتنامه دهخدا
غبراغ . [ غ ِ ] (ترکی ، ص ) غِبْراق . قِبْراق . جلد. چابک . چست . چالاک . || زود.
-
جستوجو در متن
-
سرومر
واژگان مترادف و متضاد
سرحال، سالم، چاقوچله، قبراق
-
محتضر
واژگان مترادف و متضاد
روبه قبله، مردنی، مشرف به موت ≠ قبراق، سرحال
-
مفنگی
واژگان مترادف و متضاد
ضعیف، لاغر، مردنی، نزار، مافنگی ≠ سرومروگنده، قبراق
-
چاقوچله
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوشتالو، فربه ۲. سالم، تندرست، قبراق، سرحال
-
بداحوال
واژگان مترادف و متضاد
بدحال، بیمار، کسل، مریض، ناخوش، ناخوشاحوال ≠ سالم، سرحال، قبراق