کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قبراء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قبراء
لغتنامه دهخدا
قبراء. [ ق ُ ] (ع اِ) قُبَّر. چکاوک .رجوع به قبر و قبرة شود. ج ، قبائر. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
غبراء
لغتنامه دهخدا
غبراء. [ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء یمامه . بنوالحارث بن مسلمةبن عبید بدانجا میزیستندو مردم آن در صلح خالدبن ولید رضی اﷲ عنه در ایام مسیلمه ٔ کذاب داخل نشدند. شاعر گفته است : یا هل بصوت و بالغبراء مِن أحدابومحمدالاسود گوید:غبراء زمینی است از بنی ا...
-
غبراء
لغتنامه دهخدا
غبراء. [ غ َ ] (اِخ ) اسب قیس بن زهیر. (منتهی الارب ). || اسب قدامةبن مصار. (منتهی الارب ). || اسب حمل بن بدر. (منتهی الارب ).- یوم داحس و الغبراء ؛ و هو لعبس علی فزارة و ذبیان و بقیت الحرب مدة مدیدة بسبب هذین الفرسین و قصتهما مشهوره . (مجمع الامثال ...
-
غبراء
لغتنامه دهخدا
غبراء. [ غ َ ] (ع اِ) این کلمه در المعرب جوالیقی غبیراء نوشته شده ولی بطوری که در حاشیه ٔ همین کتاب آمده است صاحب الجمهره (در ج 1 ص 268) «غبراء و غبیراء» به هر دو شکل آورده است و گوید: «گیاهی است که گوسفندان خورند، اما میوه ٔ این درخت که غبیراء نامید...
-
غبراء
لغتنامه دهخدا
غبراء. [ غ َ ] (ع ص ، اِ) زمین . (منتهی الارب ). ارض . و این مؤنث اغبر است و گاهی در نظم همزه ساقط شود. (غیاث ) (آنندراج ). || گردآلوده . ج ، غُبر. || کبک ماده . || زمین درخت ناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
قبائر
لغتنامه دهخدا
قبائر. [ ق َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ قُبراء. (ناظم الاطباء). چکاوک ها. رجوع به قبراء شود.