کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قباپوستین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قباپوستین
/qabāpustin/
معنی
پوستین قبامانند: ◻︎ زرش داد و اسب و قباپوستین / چه نیکو بُوَد مهر در وقت کین (سعدی۱: ۹۳).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قباپوستین
لغتنامه دهخدا
قباپوستین . [ ق َ ] (اِ مرکب ) پوستین قبا : زرش داد و اسب و قبا پوستین چه نیکو بود مهر در وقت کین . سعدی .دلش بر وی از رحمت آورد جوش که اینک قبا پوستینم بپوش . سعدی (بوستان ).قبا پوستینی گذشتش به گوش ز بدبختیش در نیامد به دوش .سعدی (بوستان ).
-
قباپوستین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qabāpustin پوستین قبامانند: ◻︎ زرش داد و اسب و قباپوستین / چه نیکو بُوَد مهر در وقت کین (سعدی۱: ۹۳).