کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قباله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قباله کهنه
لغتنامه دهخدا
قباله کهنه . [ ق َ ل َ / ل ِ ک ُن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) در تداول ، کسی را گویند که از تمام خصوصیات ملکی یا قضیه ای یا واقعه ای مطلع باشد.
-
قباله نویس
لغتنامه دهخدا
قباله نویس . [ ق َ ل َ / ل ِ ن ِ ] (نف مرکب ) قباله نویسنده . صکاک . چک نویس . کسی که ترزده وقباله و عقدنامه نویسد. (ناظم الاطباء) : همه صرف خواران صرف منندقباله نویسان حرف منند.نظامی .
-
قباله پیچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qabālepič تکۀ شال، ترمه، یا پارچۀ گرانبهای دیگری که قبالۀ عروس را در آن بپیچند و در شب عروسی به خانۀ او بفرستند.
-
قباله کهنه
لهجه و گویش تهرانی
شجره نامه، سابقه، اسرار نگفتنی
-
قباله،قواله
لهجه و گویش تهرانی
سند،بنچاق
-
حواله و قباله
فرهنگ گنجواژه
جزء مایملک.
-
جستوجو در متن
-
qabbalah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قباله
-
حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
دیکشنری فارسی به عربی
قبالة
-
علوم اسرار امیز از قبیل علم ارواح
دیکشنری فارسی به عربی
قبالة
-
بنجاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹بنچاق› [قدیمی] bonjāq ۱. قباله؛ قبالۀ ملک.۲. سند کهنه و قدیمی.
-
قبالات
لغتنامه دهخدا
قبالات . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قباله . (مهذب الاسماء). رجوع به قباله شود.
-
بنچاق
واژگان مترادف و متضاد
سند، قباله
-
قَواله
لهجه و گویش بختیاری
qavâla قباله، سند.
-
ترزده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ترده› [قدیمی] tarzade قبالۀ خانه، باغ، و مانند آن.
-
صریح الملک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sariholmolk قباله و سند ملک.