کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قباله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قباله
/qabāle/
معنی
نوشته یا سندی که بهموجب آن کسی چیزی را بر ذمه گیرد؛ سند عقد معامله یا نکاح.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بنچاق، سند
۲. صداقنامه، عقدنامه
۳. مدرک
برابر فارسی
پیوندنامه
دیکشنری
title
-
جستوجوی دقیق
-
قباله
واژگان مترادف و متضاد
۱. بنچاق، سند ۲. صداقنامه، عقدنامه ۳. مدرک
-
قباله
فرهنگ واژههای سره
پیوندنامه
-
قباله
فرهنگ فارسی معین
(قَ لَ یا لِ) [ ع . قبالة ] (اِ.) سند.
-
قباله
لغتنامه دهخدا
قباله . [ ق َ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضاء بخش اردکان شهرستان شیراز. در 67000 گزی جنوب خاور اردکان و 3000 گزی راه فرعی بیضا به زرقان واقع است و 37 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
قباله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قبالَة] (حقوق) qabāle نوشته یا سندی که بهموجب آن کسی چیزی را بر ذمه گیرد؛ سند عقد معامله یا نکاح.
-
قباله
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
واژههای مشابه
-
قبالة
لغتنامه دهخدا
قبالة. [ ق َ / ق ِ ل َ ] (ع اِ) مکتوبی که در آن مینویسند چیزی را که انسان ملتزم میگردد از کار و عمل و یا دین و جز آن . و نیز چون کسی قبول کند چیزی را بطور مقاطعه و نوشته ای بر طبق آن نویسد، آن نوشته عبارت است از قباله . ضمانت نامه و معاهده . (ناظم ال...
-
قبالة
لغتنامه دهخدا
قبالة. [ ق َ ل َ ] (ع اِمص ) پدرفتار شدن . (اقرب الموارد). پدرفتاری و کارسازی عمل . اسم است تقبل را. (ناظم الاطباء). || عرافة: نحن فی قبالته ؛ ای فی عرافته . (ناظم الاطباء).
-
قبالة
لغتنامه دهخدا
قبالة. [ ق ِ ل َ ] (ع اِمص ) مام نافی و مامائی . (ناظم الاطباء).
-
قبالة
لغتنامه دهخدا
قبالة. [ ق ُ ل َ ] (ع ق ) روباروی . (ناظم الاطباء). روبروی : جلست قبالته ؛ روبروی آن نشستم . (ناظم الاطباء). قبال .
-
قبالة
دیکشنری عربی به فارسی
حديث يا روايت شفاهي وزباني , علوم اسرار اميز از قبيل علم ارواح
-
قباله نهادن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) فهرست برداشتن ، صورت برداشتن .
-
قباله ٔ زناشوئی
لغتنامه دهخدا
قباله ٔ زناشوئی . [ ق َ ل َ / ل ِ ی ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عقدنامه . (ناظم الاطباء). رجوع به قباله شود.
-
قباله پیچ
لغتنامه دهخدا
قباله پیچ . [ ق َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) یک طاقه یا نیم طاقه ٔ شال کشمیری یا ترمه یا جامه ٔ گرانبهای دیگر که قباله ٔعروس در آن پیچند و شب عروسی به خانه ٔ او فرستند.