کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قباذق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قباذق
لغتنامه دهخدا
قباذق . [ ق َ ذِ] (اِخ ) ولایتی است بزرگ و پهناور در کشور روم که حدود آن کوههای طرسوس و اذنة و مصیصه است و در آن دژهائی است و از آن جمله قوة و خضره و انطیغوس و از شهرهای مشهور آن قونیه و ملقونیه است . (معجم البلدان ). و اما آن یازده ناحیت که بر مشرق ...
-
جستوجو در متن
-
قبادق
لغتنامه دهخدا
قبادق . [ ق َ دِ ] (اِخ ) شهر و ناحیتی است . رجوع به قباذق و قبادقیه و قبادوقیا و کاپادوکیه شود.
-
قبادقیه
لغتنامه دهخدا
قبادقیه . [ ق َب ْ با دُ قی ی َ ] (اِخ ) قبادق . رجوع به قباذق و قبادقیه و قبادوقیا و کاپادوکیه شود.
-
قبادوقیا
لغتنامه دهخدا
قبادوقیا. [ ق َب ْ با] (اِخ ) قبادق . رجوع به قبادق و قباذق و کاپادوکیه شود: و هذاالنوع من الحضض یکون فی بلاد لوقیا و بلاد قبادوقیا کثیراً جداً. (ابن البیطار در کلمه ٔ حضض ). و هو [ ای السوس ] ینبت کثیراً بالبلاد التی یقال لها قبادوقیا. (ابن البیطار)...