کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قایق بادبانی 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
sailing boat 1
قایق بادبانی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← شناور بادبانی
-
واژههای مشابه
-
flying boat, boat seaplane
قایق پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی آبنشین که بهعنوان قایق مورد استفاده قرار میگیرد
-
yacht
قایق تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که از آن برای گشت یا سفر تفریحی و حتی مسابقه استفاده میکنند
-
tender 1
قایق خدماتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناور کوچکی که از آن در حملونقل بار و مسافر و ارسال تدارکات از بندر به کشتیهای بزرگ و برعکس استفاده میشود
-
day cruiser
قایق روزگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قایق تفریحی دارای اتاقک ناوبری، اما فاقد امکانات اقامتی که از آن بیشتر در هنگام روز و در سفرهای کوتاه استفاده میکنند
-
motorboat, power boat
قایق موتوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← شناور موتوری
-
life boat
قایق نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] قایق آمادهای که به امکانات نجات در شب و روز مجهز است و میتوان آن را بهسرعت به آب انداخت
-
قایق ران
لغتنامه دهخدا
قایق ران . [ ی ِ] (نف مرکب ) آنکه قایق را به حرکت درآرد. لتکه چی .
-
قایق رانی
لغتنامه دهخدا
قایق رانی . [ ی ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل قایق ران .
-
قایق ران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی. فارسی] qāyeqrān ۱. رانندۀ قایق؛ کسی که قایقرانی میکند.۲. پاروزن در قایق پارویی.
-
قایق رانی
دیکشنری فارسی به عربی
رياضة اليخوة , زورق
-
قایق تفریحی
دیکشنری فارسی به عربی
زورق
-
قایق نجات
دیکشنری فارسی به عربی
قارب النجات
-
قایق باری
دیکشنری فارسی به عربی
قداحة