کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاپیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قاپیدن
/qāpidan/
معنی
ربودن بهجلدی و چابکی؛ قاپ زدن؛ ربودن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بهچنگآوردن، چنگزدن، ربودن، قاپزدن
فعل
بن گذشته: قاپید
بن حال: قاپ
دیکشنری
clutch, gobble, grab, intercept, interception, leap, pluck, seize, snap, snatch, swoop
-
جستوجوی دقیق
-
قاپیدن
واژگان مترادف و متضاد
بهچنگآوردن، چنگزدن، ربودن، قاپزدن
-
قاپیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) نک قاپ زدن ، ربودن .
-
قاپیدن
لغتنامه دهخدا
قاپیدن . [ دَ ] (مص ) قاپ زدن .ربودن . ربودن به جلدی و چابکی . گرفتن چنانکه سگ پای درویش را، چنانکه لقمه و دیگر چیز را از دست کسی .
-
قاپیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [ترکی. فارسی] qāpidan ربودن بهجلدی و چابکی؛ قاپ زدن؛ ربودن.
-
قاپیدن
دیکشنری فارسی به عربی
استول عليه , امسک , خطف , غراب , فحم , قرصة , مسکة , مسمار
-
واژههای مشابه
-
قاپیدن و چاپیدن
فرهنگ گنجواژه
ربودن و دزدیدن.
-
بزور قاپیدن و غصب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
الو
-
جستوجو در متن
-
وُر رَنگُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
vor-rangonnan قاپیدن.
-
قپنیدن
لهجه و گویش بختیاری
(ز)qapnidan قاپیدن.
-
ربودن
واژگان مترادف و متضاد
دزدیدن، ربایش، سرقت، قاپیدن
-
اختطاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'extetāf بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.
-
nab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناب، دستگیر کردن، قاپیدن
-
snatched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ربودن، گرفتن، قاپیدن، بردن