کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاهره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قاهره
/qāhere/
معنی
= قاهر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاهره
فرهنگ فارسی معین
(هِ رِ یا رَ) [ ع . قاهرة ] (اِفا.) مؤنثِ قاهر. غالب ، چیره .
-
قاهره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: قاهرَة، مؤنثِ قاهر] [قدیمی] qāhere = قاهر
-
واژههای مشابه
-
قاهرة
لغتنامه دهخدا
قاهرة. [ هَِ رَ ] (اِخ ) پایتخت مصر است که بر کنار شطنیل واقع است . این شهر بیش از دو ملیون سکنه دارد وقاهره اش برای آن گویند که منسوب است به (قاهر فلک ) و آن ستاره ای است که طلوع آن مصادف با آغاز بنای این شهر به امر قائد جوهر فاطمی در 9 تموز 969 م ....
-
قاهرة
لغتنامه دهخدا
قاهرة. [ هَِ رَ ] (ع ص ) مؤنث قاهر. غالب : همه ٔ دشمنان بدخواهان اسلام و دولت قاهره را عاقبت چنان باد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). || (اِ) شتاب زدگی . || اول از هر چیزی . || گوشت میان کتف و گردن . || گوشت میان سر و سینه . (منتهی الارب ).
-
جامع قاهره
لغتنامه دهخدا
جامع قاهره . [ م ِ ع ِ هَِ رَ ] (اِخ ) همان جامع ازهر است . رجوع به ازهر و جامع ازهر شود.
-
باغ قاهره
لغتنامه دهخدا
باغ قاهره . [ غ ِ هَِ رَ ] (اِخ ) در حوالی قاهره باغی است که آنرا باغ فرعون گویند. رجوع به باغ فرعون و سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 62 شود.
-
قوه قاهره
واژهنامه آزاد
آنچه قابل پیش بینی نبوده و قابل اجتناب نیز نباشد و متعهد را در حالت عدم قدرت بر اجرای تعهد خویش قرار دهد، یا موجب معافیت کسی شود که، به علت عدم توانایی، خسارتی به متعهدله خود یا متضرر دیگری وارد کرده است؛ مانند حریق در کارخانه که بدون عمد و تخطی صاحب...
-
جامعه ٔ امریکائی قاهره
لغتنامه دهخدا
جامعه ٔ امریکائی قاهره . [ م ِ ع َ / ع ِ ی ِ اِ ی ِ هَِ رَ ] (اِخ ) این دانشگاه را هیأت نمایندگی پروتستانی امریکا در 1919م . در قاهره تأسیس کرد. دارای دانشکده های علوم ، ادبیات ، علوم تربیتی و علوم شرقی میباشد. (از اعلام المنجد).
-
جستوجو در متن
-
cairo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاهره
-
قهیرة
لغتنامه دهخدا
قهیرة. [ ق َ رَ ] (اِخ ) شهر قاهره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قاهره شود.
-
باطلیة
لغتنامه دهخدا
باطلیة. [ ] (اِخ ) محلتی است به قاهره . (تاج العروس ).
-
مقاهرة
لغتنامه دهخدا
مقاهرة. [ م ُ هََ رَ ] (اِخ ) قاهره ٔ معزیه . عاصمه ٔ دیار مصر و آن از باب تغلیب است . (النقود العربیة ص 217). و رجوع به قاهره شود.
-
باب الخلیج
لغتنامه دهخدا
باب الخلیج . [ بُل ْ خ َ ] (اِخ ) یکی از پنج دروازه ٔ شهر قاهره : صفت شهر قاهره ، پنج دروازه دارد... باب الخلیج . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 63).