کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قان و قون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قان و قون
فرهنگ گنجواژه
صدای موتور و خودرو.
-
واژههای مشابه
-
قان قان،قان قان بَبو
لهجه و گویش تهرانی
صدای خودرو نزد بچه ها
-
قان یوخماز
لغتنامه دهخدا
قان یوخماز. (اِخ ) طایفه ای از طوایف ترکمن ایران . این طائفه مرکب از 700 خانوار است که در گنبدقابوس سکونت دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 102).
-
خفه قان
واژهنامه آزاد
سکوت مطلق.بی صدا.لال.
-
واژههای همآوا
-
غان و غون
لغتنامه دهخدا
غان و غون . [غان ْ ن ُ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت صوت بچه های دوسه ماهه . و بطور کلی اصوات نامفهوم که از دهان طفل شیرخواره پیش از سخن گفتن برمی آید. و با افتادن و کردن صرف شود: بچه به غان و غون افتاد. بچه غان و غون می کند.
-
غان و غون
فرهنگ گنجواژه
صدای بچه دو سه ماهه.
-
جستوجو در متن
-
غون
لغتنامه دهخدا
غون . (پسوند) (مزید مؤخر امکنه )، چون : باغون ، بلاساغون ، زاغون ، زرغون ، مغون و لغون . صورتی از گاه و گون و قان و قون و جان و جون و خان و خون و کت و کده و کند و کنت است در آخر اسامی امکنه .