کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قانتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قانتة
لغتنامه دهخدا
قانتة. [ ن ِ ت َ ] (ع ص ) تأنیث قانت .زن فرمانبردار. (ناظم الاطباء). رجوع به قانت شود.
-
واژههای مشابه
-
قانته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: قانتَة، مؤنثِ قانت، جمع: قانتات] [قدیمی] qānete = قانت
-
واژههای همآوا
-
قانطة
لغتنامه دهخدا
قانطة. [ ن ِ طَ ] (ع ص ) تأنیث قانط. زن نومید. رجوع به قانط شود.
-
جستوجو در متن
-
قانتات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قانتَة] [قدیمی] qānetāt = قانته
-
قانتات
لغتنامه دهخدا
قانتات . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قانته : کس نجوید می نشان از هفت زن کامده است اندرقران زیشان صفات برنخوانده خلق پنداری همی مسلمات مؤمنات قانتات . ناصرخسرو.اشارت به آیه ٔ پنجم سوره ٔ تحریم میباشد. رجوع به قانت شود.