کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قالی بافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قالی باف پائین
لغتنامه دهخدا
قالی باف پائین . [ ف ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. در 32 هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا واقع است . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . 51 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، تریاک . شغل اهالی زراع...
-
گلیم و قالی
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز
-
جستوجو در متن
-
تندار
واژهنامه آزاد
چارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و...
-
گند
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) (قالی بافی ) کله ، گره .
-
بافی
لغتنامه دهخدا
بافی . (حامص ) مخفف بافیدن صورت دیگر از بافتن . در ترکیبات چون : گیس بافی ، گیسوبافی . و نیز رجوع بشواهد بعد شود. || (اِ) بمعنی محل بافتن چون پارچه بافی . اما در هر دو معنی جز در ترکیب بکار نرودو جداگانه مورد استعمال ندارد. در ترکیبات افاده ٔ دو معنی...
-
تاریک نشان
لغتنامه دهخدا
تاریک نشان . [ ن ِ ] (ص مرکب ) اصطلاح قالی بافی است (در کرمان ).
-
کزنار
لغتنامه دهخدا
کزنار. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود الیگودرز، جلگه و معتدل است و 376 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
بته جقه
فرهنگ فارسی معین
( ~. جِ قُِ) [ فا - تر. ] (اِ.) نقشی زینتی شبیه سروی خمیده که بیشتر در صنعت قالی بافی ، ترمه ، زردوزی و مانند آن به کار می رود.
-
نماگرد
لغتنامه دهخدا
نماگرد. [ ن ِ گ ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن ، در 5هزارگزی مغرب داران واقع است و 2729 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ٔ محصولش غلات و حبوبات و سیب زمینی و انگور، شغل اهالیش زراعت ، قالی بافی و جاجیم بافی است . (از فرهن...
-
نوغان پایین
لغتنامه دهخدا
نوغان پایین . [ن َ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرچمبو از بخش داران شهرستان فریدن ، در جلگه ٔ سردسیری واقع شده و 312 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و حبوبات و سیب زمینی ، شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی و قالی بافی است . (از فره...
-
امام زاده اک
لغتنامه دهخدا
امام زاده اک . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین ، واقع در 20 کیلومتری شرقی آوج . سردسیر است و آب آن از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و قالی بافی و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
اکبرآباد
لغتنامه دهخدا
اکبرآباد. [ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 132 تن است آب آن از سراب آبستان و محصول عمده ٔ آنجا غلات . صنایع دستی زنان قالی بافی و جاجیم بافی است . راه آن ماشین رو و ساکنان آن از طایفه ٔ سگوند هستند. (از فره...
-
کارند
لغتنامه دهخدا
کارند. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 23هزارگزی شمال باختری لک لک ، مرکز دهستان و 12هزارگزی خاور شوسه ٔ سلطان آباد. کوهستانی و گرمسیر است ، دارای 80 تن سکنه ، آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و پشم و لبنیا...
-
نظام آباد
لغتنامه دهخدا
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شش ده قره بلاغ بخش مرکزی شهرستان فسا. در 44 هزارگزی مشرق فسا، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 143 نفر سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و پنبه و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و قالی بافی و گلیم بافی است . (ا...
-
کرتیل آباد
لغتنامه دهخدا
کرتیل آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر. جلگه ای ومعتدل ، و سکنه ٔ آن 1084 تن است . صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).