کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاطبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قاطبه
/qātebe/
معنی
همه؛ همگی؛ تمام؛ جمیع.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تماماً، جمهور، عموماً، کل، همگان، همه
دیکشنری
all
-
جستوجوی دقیق
-
قاطبه
واژگان مترادف و متضاد
تماماً، جمهور، عموماً، کل، همگان، همه
-
قاطبه
فرهنگ فارسی معین
(طِ بَ یا بِ) [ ع . قاطبة ] (ق .) عموماً، همگی .
-
قاطبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: قاطبَة] qātebe همه؛ همگی؛ تمام؛ جمیع.
-
قاطبه
واژهنامه آزاد
همگی،تمام،جمیع
-
واژههای مشابه
-
قاطبة
لغتنامه دهخدا
قاطبة. [ طِ ب َ] (ع اِ) همه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) : دل بسته ام به قاطبه ٔ سروقامتان نیشکر است جای قرار غضنفرم .محسن تأثیر (از آنندراج ).
-
قاطبةً
لغتنامه دهخدا
قاطبةً. [ طِ ب َ تَن ْ ] (ع ق ) قاطبة. تمام .همه . (آنندراج ). عموماً. جمیعاً. طراً. کلا. کافة.
-
حکومت قاطبه مردم
دیکشنری فارسی به عربی
ديمقراطية
-
جستوجو در متن
-
officialdom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقام رسمی، قاطبه مامورین
-
democracy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دموکراسی، حکومت قاطبه مردم
-
ديمقراطية
دیکشنری عربی به فارسی
دموکراسي , حکومت قاطبه مردم
-
demos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دموی، توده مردم، قاطبه مردم، جمهور
-
democracies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دموکراسی ها، دموکراسی، حکومت قاطبه مردم
-
کل
واژگان مترادف و متضاد
تمام، جمیع، عموم، قاطبه، مجموع، هر، همگی، همه ≠ جزء