کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاسم آباد اخوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قاسم آمدی
لغتنامه دهخدا
قاسم آمدی . [ س ِ م ِ م ِ ] (اِخ ) از علماء قرن 11 هَ . ق . و از مشاهیر خوش نویسان است . وی از وطن خود دیاربکر به استانبول آمد و در 1204 هَ . ق . درگذشت . چون آیات قرآنی را به خط غبار بر روی دانه های برنج مینوشت به «غباری » شهرت یافته است . دعوی سیاد...
-
قاسم ادریسی
لغتنامه دهخدا
قاسم ادریسی . [ س ِ اِ ] (اِخ ) رجوع به قاسم حمودی و قاسم کنون شود.
-
قاسم ارسلان
لغتنامه دهخدا
قاسم ارسلان . [ س ِ اَ س َ ] (اِخ ) وی از شعرای ایران و از مردم مشهد است . در دوره ٔ اکبر شاه هندی به هندوستان مسافرت کرد و در 995 هَ . ق . درگذشت . دیوانی داشته است ولی از اشعار او به دست نیامد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
قاسم اشبیلی
لغتنامه دهخدا
قاسم اشبیلی . [ س ِ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف بن محمدبن ابی یداس برزالی اشبیلی دمشقی ،مشهور به علم الدین برزالی و مکنی به ابومحمد (665 -739 هَ . ق . / 1276 - 1339م ). محدث و مورخ است در شهر اشبیلیه در دمشق متولد شد و از مصر و حجاز دیدن کرد و کتابی ...
-
قاسم اصفهانی
لغتنامه دهخدا
قاسم اصفهانی . [ س ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن اسد و قاسم بن ابی ایوب بن بهرام شود.
-
قاسم اعرج
لغتنامه دهخدا
قاسم اعرج . [ س ِ م ِ اَ رَ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن مهنا شود.
-
قاسم افندی
لغتنامه دهخدا
قاسم افندی . [ س ِ اَ ف َ ] (اِخ ) سعد ضابط. از علماء است و او راست : کتاب الوشاح الذهب وطوقه فی تعبئة الجیش و سوقه . این کتاب درمصر طبع شده است . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1483).
-
قاسم اکبرآبادی
لغتنامه دهخدا
قاسم اکبرآبادی . [ س ِ م ِاَ ب َ ] (اِخ ) از شعرای هندوستان است و در آگره نشوو نما یافته است . یک منظومه ٔ فارسی به عنوان ظفرنامه ٔ اکبرخانی به نام اکبرخان پسر دوست محمدخان حاکم افغانستان سروده و در آن از سفر انگلیسها به کابل بحث کرده است . این مثنوی...
-
قاسم امام
لغتنامه دهخدا
قاسم امام . [ س ِ اِ ] (اِخ ) (میرزا) ابن خواجه جلال الدین میرکی . از اعیان و اشراف هرات بود. وی در جوانی به تحصیل علوم همت گماشت و به مطالعه ٔ رسائل متداول عصر پرداخت و در خوشنویسی زبانزد عموم گردید و در فن شطرنج صغیر و کبیر مهارت تمام یافت . اشعار ...
-
قاسم امین
لغتنامه دهخدا
قاسم امین . [ س ِ اَ ] (اِخ ) از نویسندگان و دانشمندان مصر است که به سال 1865 م . در قاهره تولد و به سال 1908 م . وفات یافت . وی از مدارس دولتی مصر فارغ التحصیل شد و برای آموختن حقوق به کشورفرانسه اعزام گردید و پس از تکمیل رشته ٔ حقوق به مصر برگشت و ...
-
قاسم انباری
لغتنامه دهخدا
قاسم انباری . [ س ِ اَم ْ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن محمدبن بشار و ابومحمد قاسم شود.
-
قاسم اندلسی
لغتنامه دهخدا
قاسم اندلسی . [ س ِ م ِ اُ دُ ل ُ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن نصیربن وقاص و قاسم بیانی شود.
-
قاسم انوار
لغتنامه دهخدا
قاسم انوار. [ س ِ م ِ اَن ْ ] (اِخ ) سید علی بن نصربن هارون بن ابوالقاسم حسینی یا موسوی تبریزی ملقب به معین الدین یا صفی الدین و متخلص به قاسم و مشهور به قاسمی و شاه قاسم ، عارفی است فاضل و شاعری است ماهر از اکابر صوفیه و عرفای قرن نهم هجری که در اصو...
-
قاسم بازار
لغتنامه دهخدا
قاسم بازار. [ س ِ ] (اِخ ) قصبه ای است نزدیک شهر مرشدآباد در ایالت راجچاهی در بنگاله ٔ هندوستان و به علت منسوجات ابریشمی معروف است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
قاسم برزالی
لغتنامه دهخدا
قاسم برزالی . [ س ِ م ِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن محمدبن یوسف شود.