کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاسطون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاسطون
لغتنامه دهخدا
قاسطون . [ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاسط در حالت رفعی . رجوع به قاسط شود.
-
واژههای مشابه
-
قَاسِطُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مايلين به سوي باطل (قاسط به معناي عدول کننده از حق است ، بر خلاف کلمه مقسط که به معناي عدول کننده به سوي حق است . يکي از معاني باب افعال ضد معناي ثلاثي مجرّد است)
-
واژههای همآوا
-
قَاسِطُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مايلين به سوي باطل (قاسط به معناي عدول کننده از حق است ، بر خلاف کلمه مقسط که به معناي عدول کننده به سوي حق است . يکي از معاني باب افعال ضد معناي ثلاثي مجرّد است)
-
جستوجو در متن
-
قاسط
لغتنامه دهخدا
قاسط.[ س ِ ] (ع ص ) جابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ستمکار. (منتهی الارب ). بیدادگر. (مهذب الاسماء). جورکننده . جائر. ظالم . || بازگردنده ازحق . (ناظم الاطباء). ج ، قاسطون . (مهذب الاسماء) : و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطباً. (قرآن 15/72). || (از...