کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قادی محله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قادی محله
لغتنامه دهخدا
قادی محله . [ م َ ح َ ل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبست بخش بابلسر شهرستان بابل . در 7000گزی جنوب بابلسر و2000 گزی باختر شوسه ٔ بابلسر به بابل و در دشت واقعو هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی است . 100 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و رودخانه ٔ ک...
-
قادی محله
لغتنامه دهخدا
قادی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب . (مازندران و استرآباد رابینو ص 166).
-
قادی محله
لغتنامه دهخدا
قادی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هزارپی بخش مرکزی شهرستان آمل . در 4000گزی شمال باختر آمل کنار شوسه ٔ آمل به محمودآباد و در دشت واقع و هوای آن معتدل ، مرطوب و مالاریائی است . 85 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ هزار و محصولات آ...
-
قادی محله
لغتنامه دهخدا
قادی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است ازدهات تنکابن . (مازندران و استرآباد رابینو ص 145).
-
واژههای مشابه
-
قادی کیاب
لغتنامه دهخدا
قادی کیاب . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات اشرف . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 167). محلی است نزدیک تروجن که بر بالای آن در محل بلندی خرابه های صفی آباد واقع است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 91).
-
قادی کلا
لغتنامه دهخدا
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات آمل . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 153).
-
قادی کلا
لغتنامه دهخدا
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات فرح آباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 161).
-
قادی کلا
لغتنامه دهخدا
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 166).
-
قادی کلایه
لغتنامه دهخدا
قادی کلایه . [ ک َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهات استرآباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 175).
-
چل قادی
لغتنامه دهخدا
چل قادی . [ چ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرود، بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 31 هزارگزی خاور الیگودرز، کنار راه مالرو خاکوار به چالگه واقع است ، کوهستانی و معتدل است و 134 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات . محصولش غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت ...
-
قادی کلا بزرگ
لغتنامه دهخدا
قادی کلا بزرگ . [ ک َ ب ُ زُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی . در 6000گزی جنوب خاوری شاهی و در دامنه واقع و هوای آن معتدل ومرطوب است . 4600 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ سیاه رود و محصولات آن ابریشم و غلات و برنج و توتون ...
-
جستوجو در متن
-
محله
لغتنامه دهخدا
محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (ع اِ) کوی . برزن . یک قسمت از چندین قسمت شهر و یا قریه و یا قصبه . (ناظم الاطباء). محلت . قسمتی از قسمتهای شهری یا قریه ای . (یادداشت مرحوم دهخدا) : شهر قاهره را ده محله است ،و ایشان محله را حاره گویند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ...
-
کلا
لغتنامه دهخدا
کلا. [ ک َ ] (پسوند) به پارسی و تبری ، قریه و دیه و محله را نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). در بعض اسامی امکنه ٔ گیلان و مازندران این کلمه به آخر می پیوندد، و شاید در اصل قلعه ٔعربی همین کلمه باشد. مزید مؤخر امکنه چنانکه در: آرد کلا، آزادکلا، اثر...