کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قادیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قادیة
لغتنامه دهخدا
قادیة. [ ی َ ] (ع اِ) گروه اندک . ج ، قواد: اتتنا قادیة من الناس . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
غادیة
لغتنامه دهخدا
غادیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) ابر بامدادی . (منتهی الارب ). ج ، غادیات و غوادی . (مهذب الاسماء). ابر که بامداد برآید. (دهار). ابری که بامداد پیدا شود. (غیاث از لطائف و صراح ). || باران بامدادی . (منتهی الارب ). باران بامداد. باران صبحگاهی . باران بامدادی...
-
قعدیة
لغتنامه دهخدا
قعدیة. [ ق ُ دی ی َ ] (ع ص ) مرد بسیارنشست و بسیارخواب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): رجل قعدیة؛ کثیرالقعود. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
قوادی
لغتنامه دهخدا
قوادی .[ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قادیة، بمعنی گروه اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قادیة شود.