کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قاتی
معنی
[ تر - فا. ] (ص .) 1 - مخلوط ، درهم . 2 - مجازاً خیلی صمیمی ، دوستان خیلی نزدیک .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
۱. آمیخته، درهم، مخلوط، ممزوج
۲. درهمبرهم، قاراشمیش ≠ سوا
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاتی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمیخته، درهم، مخلوط، ممزوج ۲. درهمبرهم، قاراشمیش ≠ سوا
-
قاتی
فرهنگ فارسی معین
[ تر - فا. ] (ص .) 1 - مخلوط ، درهم . 2 - مجازاً خیلی صمیمی ، دوستان خیلی نزدیک .
-
قاتی
لغتنامه دهخدا
قاتی . (از ترکی ، ص ) از قاتمک و قاتمق . مخلوط. درهم . قاطی .
-
واژههای مشابه
-
قاتی کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) 1 - درهم و برهم کردن . 2 - دیوانه شدن ، اختلال حواس پیدا کردن .
-
قاتی پاتی
فرهنگ فارسی معین
[ تر - فا. ] (ص م .) (عا.) درهم آمیخته ، مخلوط .
-
قاتی پاتی
لغتنامه دهخدا
قاتی پاتی . (ص مرکب ، از اتباع ) درهم مخلوط و ممزوج نامتناسب . قاطی پاطی .- قاتی پاتی شدن ؛ درهم و برهم شدن . مخلوط شدن .- قاتی پاتی کردن ؛ درهم برهم کردن . مخلوط کردن .
-
قاتی زدن
لغتنامه دهخدا
قاتی زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) (از قاتمق ترکی ) خلط و مزج کردن . کنایه از آمیختن اندکی در بسیار از جنس دیگر که بظاهر یکی نماید.
-
قاتی شدن
لغتنامه دهخدا
قاتی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مأخوذ از ترکی قاتماک + شدن فارسی . مخلوط شدن . درهم شدن . درآمیختن .
-
قاتی کردن
لغتنامه دهخدا
قاتی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مأخوذ از ترکی قاتماق + کردن فارسی . مزج . خلط. مخلوط کردن . درهم کردن . آمیختن . درآمیختن . رجوع به ترکیب قاطی کردن شود.
-
قاتی کورکان
لغتنامه دهخدا
قاتی کورکان . (اِخ ) قصبه ای است در ساحل چپ رودخانه ٔ زرافشان در بخش زرافشان ایالت ترکستان . این قصبه در 160هزارگزی جنوب غربی سمرقند واقع است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
قاتی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مزيج
-
قاتى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
qâti kerdan مخلوط کردن، ادغام کردن.
-
قاتی واتی کردن
لغتنامه دهخدا
قاتی واتی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از اتباع . مخلوط و ممزوج کردن بطور نامتناسب . مخلوط کردن . درهم برهم کردن . رجوع به قاتی پاتی کردن شود.
-
قَر و قاتی
لهجه و گویش تهرانی
درهم برهم