کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاتلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاتلان
لغتنامه دهخدا
قاتلان . [ ت ِ ] (اِ) ج ِ فارسی قاتل . کشندگان .- بر قاتلان گفتن ؛ کنایه از ختم شدن کار. بانجام رسیدن امر. و این مأخوذ است از عبارت «بر قاتلان ابی عبداﷲ لعنت » که در آخر تعزیه میگفتند، علامت اینکه تعزیه تمام شد.
-
واژههای مشابه
-
بر قاتلان را گفتن
لغتنامه دهخدا
بر قاتلان را گفتن . [ ب َ ت ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، کنایه از بآخر رسیدن امری و این مأخوذ است از کلمه ای که بعد از تعزیه (شبیه ) برای آگاه کردن سامعین از ختم شدن تعزیه میگفتند و کلمه این بود «بر قاتلان اباعبداﷲ لعنت !». (یادداشت مؤلف ...
-
جستوجو در متن
-
resurrectors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
murderesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
cudgelers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
baudronses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
chasteners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
writhers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
massacrers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان
-
slayers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان، قاتل
-
manslaughters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان، قتل نفس، ادمکشی
-
casuists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان، سفسطه گر، سفسطایی
-
murderers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاتلان، قاتل، خونی