کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل للتثبيت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قابل للتثبيت
معنی
قابل بهم پيوستن يا ضميمه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قابل للتثبيت
دیکشنری عربی به فارسی
قابل بهم پيوستن يا ضميمه کردن
-
واژههای مشابه
-
قَابِلِ
فرهنگ واژگان قرآن
قبول کننده (حرف لام در عبارت "قَابِلِ ﭐلتَّوْبِ" به دليل رسيدن ساکن به تشديد حرکت گرفته)
-
قاْبِلْ
لهجه و گویش گنابادی
ghabel در گویش گنابادی یعنی ارزش ، قیمت ، خوب ، کاردرست ، لایق ، معمولا برای تعارف بکار میرود در هنگام گرفتن ثمن در بیع
-
قابل اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] ← اطمینانپذیر
-
transmissible 2
قابل انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی آنچه میتواند از فرد یا گونهای به دیگری منتقل شود
-
navigable 2
قابل ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی آبراهی با پهنا و عمق مناسب برای عبور شناور متـ . ناوشپذیر
-
قابل انجام
فرهنگ واژههای سره
شدن
-
قابل تامل
فرهنگ واژههای سره
درنگ کردن
-
قابل توجه
فرهنگ واژههای سره
در خور نگرش، چشمگیر
-
قابل دسترس
فرهنگ واژههای سره
دست یافتن
-
قابل قبول
فرهنگ واژههای سره
پذیرفتن
-
قابل قسمت
فرهنگ واژههای سره
بخش پذیر
-
قابل قیاس
فرهنگ واژههای سره
سنجش پذیر
-
قابل کنترل
فرهنگ واژههای سره
مهارشدن