کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیی
لغتنامه دهخدا
فیی . [ ف َی ْ یی ] (ص نسبی ) منسوب به فَی ّکه از قرای سغد است . (سمعانی ). رجوع به فَی ّ شود.
-
جستوجو در متن
-
پروه
لغتنامه دهخدا
پروه . [ پ َرْ وَ / وِ ] (اِ) هر چیزی که در تاخت و تاراج و جنگ و شبیخون از دشمن بدست آرند. هرچه در کارزار از دشمن گیرند. غنیمت فیی ٔ : آن جگرگوشه ٔ یاقوت که از کان خیزددر شبیخون سخا پروه ٔیغمای تو باد. شرف الدین شفروه (از جهانگیری ).ظاهراً این کلمه د...
-
یا
لغتنامه دهخدا
یا. (ع حرف ندا) حرف ندا برای دور است حقیقة یا حکماً و برای ندای نزدیک باشد و گفته اند مشترک است میان دور و نزدیک و گفته اند برای بین دور و نزدیک و متوسط است . و یا از همه ٔ حروف ندا بیشتر استعمال شود و به همین سبب هنگام حذف بجز خود یا چیز دیگری مقدر ...