کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فینج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فینج
لغتنامه دهخدا
فینج . [ ن َ ] (معرب ، اِ) فینک . حجرالقیشور. (فهرست مخزن الادویه ). قیشور. (ابن البیطار).
-
جستوجو در متن
-
فینک
لغتنامه دهخدا
فینک . [ ن َ ] (اِ) حجرالقیشور. (فهرست مخزن الادویه ). نوعی از کف دریاست ، و آن مانند سنگی بوده سفید و تجویف بسیاری دارد، و معرب آن فینج است . (آنندراج ) (از برهان ). رجوع به فینج شود.