کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلسوفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیلسوفی
لغتنامه دهخدا
فیلسوفی . (حامص ) فیلسوف بودن . (فرهنگ فارسی معین ). || (ص نسبی ) منسوب به فیلسوف .
-
جستوجو در متن
-
philocyny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیلسوفی
-
philosopheme
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیلسوفی
-
philosophic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیلسوفی، فلسفی
-
ژامبلیک
لغتنامه دهخدا
ژامبلیک . (اِخ ) نام فیلسوفی از طریقه ٔ افلاطونیون جدید در قرن چهارم میلادی .
-
بارون
لغتنامه دهخدا
بارون . (اِخ ) نام فیلسوفی از یونان قدیم . (ابن الندیم . از اسحاق بن حنین ).
-
ابرخس
لغتنامه دهخدا
ابرخس . [ اِ ب َخ ُ ] (اِخ ) نام فیلسوفی یونانی در مائه ٔ چهارم ق .م . پیرو طریقه ٔ فیثاغورس .
-
ابلونیوس
لغتنامه دهخدا
ابلونیوس . [ اَ ب ُل ْ ل ُ ] (اِخ ) فیلسوفی از مردم تیان . تابع فلسفه ٔ فیثاغورس . در قرن اول میلادی میزیسته است .
-
دیوقلس
لغتنامه دهخدا
دیوقلس . [ ی ُ ل ِ ] (اِخ ) دیوقلیس . نام فیلسوفی از یونان . (ابن الندیم از اسحاق بن حنین ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
فنومنولگ
لغتنامه دهخدا
فنومنولگ . [ ف ِ ن ُ م ِ ن ُ ل ُ ] (فرانسوی ، ص ) فیلسوفی که روش فنومنولوژی را به کار میبرد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
فوثاغورس
لغتنامه دهخدا
فوثاغورس . [ رِ ] (اِخ ) نام فیلسوفی از یونان . (ابن الندیم از اسحاق بن حنین ). رجوع به فیثاغورس شود.
-
طیماناناوس
لغتنامه دهخدا
طیماناناوس . [ وُ ] (اِخ ) نام فیلسوفی از یونان (از اسحاق بن حنین ) که در ایام فترت بین افلاطون و اسقلبیوس میزیسته . (فهرست ابن الندیم ص 399).
-
ساوری
لغتنامه دهخدا
ساوری . [ ] (اِخ ) نام فیلسوفی از یونان . (ابن الندیم از اسحاق بن حنین ). و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 33 - 36 شود.
-
نهانی گشای
لغتنامه دهخدا
نهانی گشای . [ ن ِ / ن َ گ ُ ] (نف مرکب ) کنایه از منجم و ستاره شناس . (آنندراج ). رازگشا. غیب گو : سوم فیلسوفی نهانی گشای که باشد به راز فلک رهنمای .نظامی .