کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیشیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فیشیه
/fišiye/
معنی
قفسه یا جعبهای که فیشها را بهترتیب در آن قرار میدهند؛ برگهدان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیشیه
لغتنامه دهخدا
فیشیه . [ شی ِ ] (فرانسوی ، اِ) مجموعه ٔ فیش ها. || جعبه یا قفسه ٔ محتوی فیش . برگه دان . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فیشیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: fichier] fišiye قفسه یا جعبهای که فیشها را بهترتیب در آن قرار میدهند؛ برگهدان.
-
جستوجو در متن
-
برگه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bargedān جای قرار دادن برگهها؛ جعبه یا قفسهای که برگهها بهترتیب در آن قرار داده میشود؛ فیشیه.
-
فیش
لغتنامه دهخدا
فیش . (فرانسوی ، اِ) کاغذ یا مقوایی که مطلبی روی آن یادداشت شود تا بعداً مورد استفاده قرار گیرد. معمولاً فیشها را به ترتیب الفبائی تنظیم کنند و در جعبه های مخصوص (فیشیه ) جا دهند. برگه .وریقة. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به فیشیه شود.
-
برگه دان
لغتنامه دهخدا
برگه دان . [ ب َ گ َ / گ ِ ] (اِ مرکب ) جای قرار دادن برگه ها. این کلمه بجای کلمه ٔ فیشیه پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ).