کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیزیکدرمانگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
physiotherapist
فیزیکدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] متخصص فیزیکدرمانی
-
واژههای مشابه
-
درمانگر
واژگان مترادف و متضاد
۱. شافی، معالج ۲. شفابخش، علاجبخش ۳. پزشک، حکیم، دکتر، طبیب
-
therapist
درمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی آموزشدیده که بیماریهای جسمی یا اختلالات روانی را درمان میکند
-
فیزیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) علمی که موضوع آن ویژگی های اجسام ، انرژی و تأثیر آن ها بر یکدیگر است .
-
فیزیک
لغتنامه دهخدا
فیزیک . (اِخ ) دهی است از بخش درمیان شهرستان بجنورد که دارای 133 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
فیزیک
لغتنامه دهخدا
فیزیک . (فرانسوی ، اِ) (از یونانی فوسیس به معنی طبیعت ) علمی است که موضوع مطالعه ٔ آن خصایص عمومی اجسام و قوانینی است که موجب تعدیل وضع یا حرکت آنها میشود بدون آنکه تغییری در طبیعت آنها ایجاد شود. سماع طبیعی . سماء و عالم . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فیزیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: physique] fizik ۱. دانشی که به بررسی خواص ماده و انرژی میپردازد و حوزههایی چون نور، گرما، برق، مکانیک، کوانتوم، و مانند آنها را شامل میشود.۲. وزن ظاهری و ابعاد بدنی یک شخص.
-
فیزیک
دیکشنری فارسی به عربی
فيزياء
-
sex therapist
کامشدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روانپزشک یا درمانگر یا مددکار اجتماعی در حوزۀ ازدواج و خانواده که بهطور خاص برای کامشدرمانی تعلیم دیده است
-
music therapist
موسیقیدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] متخصص موسیقیدرمانی
-
psychotherapist
رواندرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تخصص او رواندرمانی است
-
naturopath
طبیعتدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی که در طبیعتدرمانی تخصص و در آن حوزه فعالیت دارد
-
cloud physics
فیزیک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دانش مربوط به خواص فیزیکی اَبر و فرایندهایی که درون آن رخ میدهد
-
physiotherapy
فیزیکدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شیوهای از درمان که در آن روشهای فیزیکی را برای پیشبرد معالجه به کار میگیرد و از نور و پرتوهای فرابنفش و فروسرخ و گرما و جریان برق استفاده میکنند