کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیزیولوژیست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فیزیولوژیست
/fiziyoložist/
معنی
متخصص فیزیولوژی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
physiologist
-
جستوجوی دقیق
-
فیزیولوژیست
فرهنگ فارسی معین
(یُ لُ) [ فر. ] (ص . اِ.) عالم فیزیولوژی ، دانشمند علم وظایف الاعضایی .
-
فیزیولوژیست
لغتنامه دهخدا
فیزیولوژیست . [ زی ُ ل ُ ] (فرانسوی ، ص ، اِ) عالم فیزیولوژی . دانشمند علم وظایف الاعضاء. (فرهنگ فارسی معین ).
-
فیزیولوژیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: physiologiste] fiziyoložist متخصص فیزیولوژی.
-
جستوجو در متن
-
physiolater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physiophilist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physiologue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
phaenomenism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
cryobiologist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
phytosociologist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physiologer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physoclisti
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
phytonomist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physiopsychic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست
-
physiologian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیست