کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیخان
لغتنامه دهخدا
فیخان . [ ف َ ی َ ] (ع مص ) فیخ . (اقرب الموارد). رجوع به فیخ شود.
-
جستوجو در متن
-
فیخ
لغتنامه دهخدا
فیخ . [ ف َ ](ع مص ) بلند شدن باد با بانگ کردن . (منتهی الارب ). فوخ . فیخان . (از اقرب الموارد). || منتشر وپراکنده شدن . (منتهی الارب ). فیح . (اقرب الموارد).