کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فکر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
باریک فکر
لغتنامه دهخدا
باریک فکر. [ ف ِ ] (ص مرکب ) آنکه اندیشه ٔ لطیف دارد. آنکه فکری دقیق دارد.
-
پریشان فکر
لغتنامه دهخدا
پریشان فکر. [ پ َ ف ِ ](ص مرکب ) پراکنده فکر. سرگشته . || مضطرب .
-
بی فکر
لغتنامه دهخدا
بی فکر. [ ف ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + فکر) بی اندیشه . لاابالی و کسی که در عواقب کارها فکر نکند و بی اندیشه و بی تدبیر. (ناظم الاطباء): فلان مرد بی فکریست ؛ لاابالی و لاقید است . || خرسند. (ناظم الاطباء). رجوع به فکر شود.
-
بنت فکر
لغتنامه دهخدا
بنت فکر. [ ب ِ ت ُ ف ِ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به بنت الفکر شود.
-
خوش فکر
لغتنامه دهخدا
خوش فکر. [ خوَش ْ / خُش ْ ف ِ ] (ص مرکب ) آنکه با فکر خود اغلب اصابت بواقع میکند. آنکه صاحب اندیشه ٔ درست است . بافکر.
-
بی فکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bifekr بیاندیشه؛ کسی که به عاقبت کاری نیندیشد.
-
روشن فکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [مجاز] ro[w]šanfekr ۱. دانا؛ باهوش.۲. آنکه متجدّدانه و بر پایۀ تعقّل فکر میکند.
-
انتقال فکر
دیکشنری فارسی به عربی
تعاطف
-
فکر داءم
دیکشنری فارسی به عربی
هوس
-
در فکر
دیکشنری فارسی به عربی
حريص
-
دارای فکر
دیکشنری فارسی به عربی
ثوب
-
کوته فکر
دیکشنری فارسی به عربی
دوغماتي , ضيق , قروي
-
طرز فکر
دیکشنری فارسی به عربی
عقلية
-
فکر تصادفی
دیکشنری فارسی به عربی
عشوائي
-
فکر کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مفکر