کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فژگنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فژگنده
لغتنامه دهخدا
فژگنده . [ ف َ گ َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) فژغنده . پلید. چرکن . چرک آلود. (برهان ). رجوع به فژ، فژه ،فژاکن ، فژاگن ، فژاگین ، فژغنده ، فژگند و فژگن شود.
-
جستوجو در متن
-
فژگند
لغتنامه دهخدا
فژگند. [ ف َ گ َ ](ص مرکب ) فژغند. چرک آلود. پلید. چرکن . (برهان ). فژاکن . فژاگن . فژغند. فژگنده . رجوع به این کلمات شود.