کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فِرت و فِرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فِرت و فِرت
فرهنگ گنجواژه
تند و تند، زیاد کاری را کردن، با بی قیدی کار کردن.()سیگار کشیدن.
-
فِرت و فِرت
لهجه و گویش تهرانی
سیگار کشیدن زود به زود
-
واژههای مشابه
-
فرت
لغتنامه دهخدا
فرت . [ ف َ رَ ] (ع مص ) سست خرد شدن سپس دانشمندی . (از منتهی الارب ). ضعف عقل پس از استواری . (از اقرب الموارد).
-
فرت
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ) (اِ.) تار، تار جامه .
-
فرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مقابلِ پود] [قدیمی] far[a]t تار؛ تارجامه.
-
فَرَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
گريخت - فرار كرد
-
فرت فرت
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عامیانه] fertfert تندتند؛ بهشتاب.
-
فرت بافی
واژهنامه آزاد
بافت پارچه ای به نام فرت که به عملیات بافت ،فرت بافی می گویند.