کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فُلَاناً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فُلَاناً
فرهنگ واژگان قرآن
فلاني
-
واژههای مشابه
-
استمدّ فلاناً
دیکشنری عربی به فارسی
كمك خواست از , يارى طلبيد از , درخواست كمك كرد از , تقاضاى كمك كرد از , استعانت جست از
-
جستوجو در متن
-
كمك خواست از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ فلاناً
-
یارى طلبید از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ فلاناً
-
درخواست كمك كرد از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ فلاناً
-
تقاضاى كمك كرد از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ فلاناً
-
استعانت جست از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ فلاناً
-
رزی
لغتنامه دهخدا
رزی . [ رَزْی ْ ] (ع مص ) قبول کردن احسان : رزی فلاناً. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پذیرفتن نیکی کسی را. (از اقرب الموارد).
-
استرماث
لغتنامه دهخدا
استرماث . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) باقی گذاشتن : استرمث فلاناً فی ماله ؛ باقی گذاشت او را در مال وی . (از منتهی الارب ).
-
اسحال
لغتنامه دهخدا
اسحال . [ اِ ] (ع مص ) اسحل فلاناً؛ یافت فلان را که مردم دشنام میدهند او را. (منتهی الارب ).
-
استناطة
لغتنامه دهخدا
استناطة. [ اِ ت ِ طَ ] (ع مص ) استناط فلان ٌ بعیره فلاناً؛ همراه او کرد شتر خود را تا خواربار آرد بر آن برای او. (منتهی الارب ).
-
ایدی
لغتنامه دهخدا
ایدی . [ اَ دا ] (ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. (ناظم الاطباء).
-
يَسُوءُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که اندوهگين کنند (از مسائه به معناي غصهدار کردن است . " ساء زيد فلانا" يعني زيد فلاني را اندوهناک کرد)