کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فَـ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فَـ
فرهنگ واژگان قرآن
پس (اين حرف ماقبل خود را به مابعد خود مرتبط مي کند ) - سوگند به (در عباراتی نظیر"فَـﭑلْحَامِلَاتِ وِقْراً ")
-
واژههای مشابه
-
ف
لغتنامه دهخدا
ف . (حرف ) حرف بیست وسوم از الفبای فارسی ، وحرف بیستم از الفبای ابتثی ، پیش از حرف قاف و بعد از حرف غین ، و حرف هفدهم از الفبای ابجدی ، پیش از صادو بعد از عین است . آن را در الفبای ابجدی فای سعفص گویند و در حساب جُمّل هشتاد به شمار آید. (ناظم الاطباء...
-
ف
فرهنگ فارسی معین
(حر.) بیست و سومین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد 80 در حساب ابجد.
-
ف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حرف) f بیستوسومین حرف الفبای فارسی؛ فِ؛ فا. Δ در حساب ابجد: «۸۰ ».
-
ف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) fe نام واج «ف».
-
f1
ف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← نسل فرزندی اول
-
f2
ف 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← نسل فرزندی دوم
-
اختلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
احتکاک , اختلاف , تناقض , خلاف , شجار , عدم التکافو , عدم المساواة
-
لا ف
دیکشنری فارسی به عربی
تفاخر , جرح بليغ
-
کلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
خصلة , رباط
-
برخلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
علي خلاف , مع
-
غلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
مهبل , هالة
-
خلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
اثم , خطا , مضاد
-
اءتلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
برکة , تحالف , تکامل , ثقة