کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فَاجِراً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فَاجِراً
فرهنگ واژگان قرآن
گناهکار (اسم فاعل از کلمه فجر به معناي انفجار و شکاف وسيع برداشتن است ، آنگاه ميگويد : گناه را هم بدان جهت فجور ناميدند که باعث شکافته شدن و دريده شدن حرمت ديانت است ، ميگوييم : فلاني مرتکب فجور شد ، و يا او فاجر است ، و ايشان فجار و فجرهاند . )
-
جستوجو در متن
-
لَا يَلِدُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
زاد و ولد نمىكنند (در عبارت "إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَلَا يَلِدُواْ إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً " چون جواب شرط واقع شده جزم گرفته است)
-
کفار
لغتنامه دهخدا
کفار. [ ک َف فا ] (ع ص ) ناسپاس و ناگرونده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) : انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجراً کفاراً. (قرآن 27/71)؛ اگر ایشان را زنده گذاری این بندگان ترا که گرویده اند بیراه کنند و جز بدی ناس...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) الاخیلیة بنت عبداﷲبن الرحال بن شداد الاخیلیة یا رحّالة. از شاعرات مولدات عرب صدر اسلام است و او را دیوانی است مشروح . توبةبن الحمیر دلباخته ٔ او بود و درباره ٔ وی شعر میگفت و او را از پدرش خواستگاری کرد.پدر امتناع ورزید و دخت...