کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فوکان
لغتنامه دهخدا
فوکان . (اِ) فقاع است که به فارسی بوزه نامند. (فهرست مخزن الادویه ). به کاف پارسی صحیح است . رجوع به فوگان شود.
-
جستوجو در متن
-
آگنج
لغتنامه دهخدا
آگنج . [ گ َ ] (اِ) امعاء سطبر گوسفند و مانند آن بگوشت آکنده : عصیب و گرده برون کن تو زود و برهم کوب جگر بیازن و آگنج را بسامان کن وز این همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زهره و سرگین و خون و فوکان کن . کسائی .چرغند، رونج ، ارونج ، مالکانه ، شاه لوت...