کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوران کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فوران کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انفجر , تدفق , زيادة
-
واژههای مشابه
-
volcanic eruption
فوران آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خروج آرام یا انفجاری گدازه یا مواد آذرآواری یا گازهای آتشفشانی به سطح زمین
-
gamma-ray burst, GRB
فوران پرتوگاما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] گسیل پرشدت و بسیار کوتاهمدت پرتوِ گاما با انرژیهایی در گسترۀ میلیون الکترونولت
-
central eruption
فوران مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پرتاب واریزه و جریانهای گدازه از نقطهای مرکزی که به تشکیل آتشفشانی کمابیش متقارن منجر میشود
-
fissure eruption
فوران شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فورانی که در امتداد یک شکافۀ طویل رخ میدهد
-
جستوجو در متن
-
irrupt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحت، فوران کردن، اتش فشان کردن
-
irrupts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسداد، فوران کردن، اتش فشان کردن
-
irrupting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال، فوران کردن، اتش فشان کردن
-
spews
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپایس، با فشار خارج کردن، قی کردن، فوران کردن، بخارج ریختن
-
spewed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، با فشار خارج کردن، قی کردن، فوران کردن، بخارج ریختن
-
spew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، با فشار خارج کردن، قی کردن، فوران کردن، بخارج ریختن
-
spout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فواره زدن اب، دهانه، لوله، فواره، شیر آب، ناودان، فوران، جوش، فواره زدن، جهش کردن، پریدن، فوران کردن
-
effused
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فواید، بیرون ریختن از، پخش کردن، فوران کردن، ریختن ، پاشیدن