کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فهاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فهاد
لغتنامه دهخدا
فهاد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش جبال بارز شهرستان جیرفت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
فهاد
لغتنامه دهخدا
فهاد. [ ف َهَْ ها] (ع ص ، اِ) یوزبنده و شکارآموزاننده ٔ آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). یوزبان . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
پهلوان محمود
لغتنامه دهخدا
پهلوان محمود. [ پ َ ل َ م َ ] (اِخ ) فهّاد. رجوع به محمود فهاد در حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 375) شود.
-
یوزوان
لغتنامه دهخدا
یوزوان . [ یوزْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) یوزبان . یوزدار. فهاد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یوزبان شود.
-
یوزدار
لغتنامه دهخدا
یوزدار. (نف مرکب ) یوزبان . (ناظم الاطباء). یوزبان . فهاد. (یادداشت مؤلف ) : وز آن پس برفتند سیصد سوارپس بازداران همه یوزدار. فردوسی .و رجوع به یوزبان شود.
-
یوزبنده
لغتنامه دهخدا
یوزبنده . [ب َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) بنده ٔ یوز. آنکه نگاهبان یوزهای شکاری است . (از ناظم الاطباء). فهاد. (منتهی الارب ). یوزبان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یوزبان شود.
-
یوزبان
لغتنامه دهخدا
یوزبان . (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از: یوز + بان ، پسوند) کسی که محافظت می کندیوزهای شکاری را. (از ناظم الاطباء). فهاد. (دهار). فهاد. یوزبنده . یوزوان . (یادداشت مؤلف ) : برفتند با یوزبانان و فهدگرازان و تازان سوی رود شهد. فردوسی .نشگفت اگر به قوت بخت تو...