کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فنیقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فنیقی
/feniqi/
معنی
از مردم فنیقیه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فنیقی
لغتنامه دهخدا
فنیقی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب به فنیقیه . رجوع به فنیقیه شود. || از مردم فنیقیه . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فنیقی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به فنیقیه، سرزمینی مابین دریای مدیترانه و دامنۀ غربی جبال لبنان، تقریباً محل کنونی لبنان) ‹فینیقی› feniqi از مردم فنیقیه.
-
جستوجو در متن
-
فینیقی
لغتنامه دهخدا
فینیقی . (ص نسبی ) فنیقی . رجوع به فنیقی شود.
-
phoenicians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فونیکس ها، فنیقی، اهل فنیقه
-
phoenician
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فونیکس، فنیقی، اهل فنیقه
-
ادونیس
واژهنامه آزاد
رب النوع فنیقی
-
تانیت
لغتنامه دهخدا
تانیت . (اِخ ) ربةالنوع قدیمی فنیقی ها که در کارتاژ (قرطاجنه ) ستایش میشد.
-
خالوس
لغتنامه دهخدا
خالوس . (اِخ ) نام محلی بوده که از شهر میریاندر فنیقی بیست فرسنگ فاصله داشته است . (از تاریخ ایران باستان ج 2 صص 1006 - 1007).
-
سارپته
لغتنامه دهخدا
سارپته . [ رِ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از قصبات کهن فنیقی واقع در ساحل سوریه میان صیدا و صور، و امروز بر جای آن دهکده ای بنام سرقند واقع است . (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به سارفه شود.
-
کانانن
لغتنامه دهخدا
کانانن . [ن ِ ] (اِخ ) قوم سامی که در سواحل خلیج فارس سکونت داشتند در ازمنه ٔ قدیم به سوریه مهاجرت کردند و عده یی از آنها مشغول زراعت بوده اند و گروه دیگر از راه شبانی امرار معاش میکردند. دسته ٔ دیگر همان قوم فنیقی هستند که به تجارت و دریانوردی روزگا...
-
فنیقیه
لغتنامه دهخدا
فنیقیه . [ ف ِ قی ی َ ] (اِخ ) فنیقی ها ملتی بودند سامی نژاد که تقریباً در دوهزاروپانصد سال پیش از میلاد از عربستان سر برآورده و بعدها بین دریای مغرب و جبل لبنان سکنی گزیدند. خود فنیقیها می گفته اند که موطن اصلی آنها سواحل خلیج فارس بوده . فنیقیه معر...
-
کنعانیون
لغتنامه دهخدا
کنعانیون . [ ک َ نی یو ] (اِخ ) منسوب به کنعان و اینان به لغتی نزدیک به لغت عرب سخن گویند. (از معجم البلدان ). گروهی از نسل کنعان بن سام بن نوح که به لغتی مشابه لغت عرب سخن می گفتند.(از ناظم الاطباء). قبائل سامی که نخست بر ساحل خلیج فارس پیدا شدند سپ...
-
بارتلمی
لغتنامه دهخدا
بارتلمی . [ ت ِ ل ِ ] (اِخ ) آبه ژان ژاک . یکی از مشاهیر علمای آثار عتیقه است . وی بسال 1716 م . در کاسیس متولد شد و به سال 1795 م . درگذشت . السنه ٔ لاتین ، یونانی قدیم ، سریانی ، کلدانی و عربی را می دانست و خدمات مهمی به پیشرفت علم آثارعتیقه نمود، ...
-
وارونا
لغتنامه دهخدا
وارونا. (اِخ ) از خداوندان هندو. در کتاب یشتها تألیف آقای پورداود چنین آمده است : اهورامزدای ایرانیان مانند زئوس یا ژوپیتر از پروردگاران طبیعت نیست در واقع به هیچیک از پروردگاران اقوام قدیم شباهتی ندارد نه با خدایان سومر و آکاد و آشور و بابل (فنیقی ...