کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فنون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
fanon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فنون
-
arts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنر، فنون
-
زیر خم و خاک
فرهنگ گنجواژه
فنون کشتی.
-
علوم
واژگان مترادف و متضاد
حقایق، دانشها، معارف ≠ فنون
-
degradomics
تخریبگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ فنون شناسایی تخریبگان
-
گل کشتی، گل ورزش
لهجه و گویش تهرانی
ورزش نمایشی برای نمودن فنون.
-
stress management
مدیریت فشار روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری فنون یا راهبردهای خاص نظیر آرَمِشآموزی (relaxation training) و فنون تنفس برای برخورد با موقعیتهای فشارزا
-
کشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کستی› (ورزش) košti نوعی ورزش که بین دو نفر انجام میشود و هر کدام سعی میکند با استفاده از فنون آن ورزش پشت دیگری را به زمین بیاورد.〈 کشتی فرنگی: (ورزش) نوعی کشتی که فنون آن از کمر به بالا اجرا میشود.
-
countermeasures
پادکنش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شاخهای از فنون نظامی که در آن با بهکارگیری تجهیزات و فنون خاص، کارایی عملیاتی فعالیتهای دشمن را کاهش میدهند
-
lipidomics
لیپیدگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ فنون مربوط به مطالعۀ لیپیدگان
-
ionomics
یونگانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ فنون مربوط به مطالعۀ یونگان
-
دیپلماسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: diplomatie] (سیاسی) doplomāsi شیوهها و فنون سیاسی برای ارتباط با کشورهای دیگر.
-
poetics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاعرانه، فنون شاعری، نظریه شاعرانه
-
اوستا دودست
لهجه و گویش تهرانی
کسی که ادعای انجام فنون مختلف را دارد،همه کاره هیچکاره
-
بم و زیر
فرهنگ گنجواژه
زیر و بم، چم و خم، فنون کار.