کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فنوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فنوده
/fonude/
معنی
فریفته؛ مغرور.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فنوده
لغتنامه دهخدا
فنوده . [ ف َ / ف ُدَ / دِ ] (ن مف ) فریفته شده و غره گردیده . || آرام گرفته . (برهان ). غنوده . رجوع به غنوده شود.
-
فنوده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] fonude فریفته؛ مغرور.
-
جستوجو در متن
-
فنودگی
لغتنامه دهخدا
فنودگی . [ ف َ / ف ُ دَ / دِ ] (حامص ) صفت فنوده . رجوع به فنود و فنودن و فنوده شود.
-
فتوده
لغتنامه دهخدا
فتوده . [ ف ُ دَ / دِ ] (ن مف ) فریفته و مغرور. (برهان ). و بجای تاء با نون هم ضبط شده است . رجوع به فنوده شود.